که هرگز از تو نگردم نه بشنوم پندی ( پندناپذیری عاشق )
Authors
Abstract:
عشق، پدیدهای روانی و حالتی روحی است که با تجربة شخصی و دریافتی درونی همراه است. وصف عشق و شرح حالات عاشق و معشوق در ادبیات، جلوة خاص و گستردهای دارد. بسامد بالای موضوعات دربارة عشق در فرهنگ و ادب ملل، گویای این ادعا است. در ادبیات ایران زمین نیز شرح و بیان عشق، چه در جلوههای گوناگون عشق مجازی و چه در میراث عرفان، در مرتبة ملکوتی عشق انسان به خدا و عشق خدا به انسان، از زیباترین و درخشانترین گوهرهای تفکر و اندیشة بشری است. در این میان منظومههای غنایی و عاشقانه در توصیف صحنههای عشق و دلدادگی، حائز اهمیت فراوانی است. شرح ویژگیهای عاشق و معشوق و تعاملات آنها در این آثار جایگاه ویژهای دارد. یکی از ویژگیهای عشّاق و صفت اخلاقی برجسته آنها، پندناپذیری آنان است که این مطلب رویارویی آنان را با ناصحان و ملامتگران به دنبال دارد؛ اغلب این ناصحان نیز از خویشان و نزدیکان عاشق به شمار میروند و در پیشبرد داستان تأثیر مهمی دارند. در این مقاله به چرایی و علل و زمینههای پندناپذیری عشّاق و اقسام ناصحان و نوع پندهای آنان توجّه شده است.
similar resources
بررسی و تحلیل تمثیل حکایت آن عاشق که شب بیامد برامیدِ وعده معشوق ...
مثنوی، دریای بی کران معرفت، به عنوان یک اثر تعلیمی ممتاز، تمثیل در آن یک شگرد بلاغی است که خودِ داستان گویی تنها هدف آن نیست بلکه انتقال معانی و پیامهای عمیقتر، درجه نخست اهمیت را دارد. این شگرد بلاغی ((تمثیل)) به دلیل ویژگی تأثیر گذاری و اقناعی، کاربرد بسیار بالایی دارد. مثنوی معنوی نمونه بارز و شاخص یک اثر تعلیمی است که مولانا به مناسبت نوع اثر، با استفاده از این ابزار ((تمثیل)) در مسیر هر چ...
full textMy Resources
Journal title
volume 4 issue 13
pages 1- 38
publication date 2012-05-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023